محمد علی جون دست هاش به مبل میگره می ایستد و بعد ول می کنه چند ثانیه خودش می ایستد و شپلق می افته البته داره مدتش هی بیشتر می شه کم کم می خواهد به دقیقه برسه
خانم فاطمه جون اگر تو ایستادن و بُل رفتن از محمد علی عقبتره ولی ماشالله توی نانای ، سینه زدن حسین حسین ، بابای کردن از داداشی جلو زده .
سلام گل های ما
خیلی دلمون براتون تنگ شدهٰ برای همه نمک ها و شیرینی هاتون
هر موقع این مطلب رو خونید بدونید عمو مهدی و زن عمو شیما خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دوستتون دارن.
قدر مامان و باباتون رو هم بدونید.
ممنون عمو و زنعموی عزیز
