تقدیم به محمد علی عزیز و فاطمه گل . دوقلوهای دوست داشتنی
درباره من
28 بهمن 1391 ساعت 10:20 خانم فاطمه و 10:22 محمد علی جان پاشون به دنیا باز شد و از اون تاریخ به اینور آسمون آبی تر شده! زمین قشنگ تر شده! لحظه ها شادتر شدن! ................ پسر و دختر قشنگمون ،مامان و بابا خاطرات شیرین کودکی شما رو اینجا ثبت میکنن تا وقتی بزرگ شدید مرورشون کنید و لذت ببرید.به اندازه ی تمام آفریده های خدا دوستتون داریم...
ادامه...
محمد علی جون در شش ماه و چهار روزگی اش تاریخ یک شهریور 92 سینه خیز رفتن را شروع کرد و حالا هم دیگه واسه خودش کلی مسیر میتونه بره اما سرش دائم به پایه های مبل می خوره .
ای جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان!!!!!!!!!!!!!
دوستتون دارم.
خیلی باحال بود
ایشاا... وقتی بزرگ شدن،قدر زحمات دو ستاره ی بزرگ زندگیشون رو بدونن تا حسابی از خستگی در بـــــــــــــیان!!!!!!
فــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااات.
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
ممنون عمه ملیح جون بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
ای جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان!!!!!!!!!!!!!
دوستتون دارم.
خیلی باحال بود
ایشاا... وقتی بزرگ شدن،قدر زحمات دو ستاره ی بزرگ زندگیشون رو بدونن تا حسابی از خستگی در بـــــــــــــیان!!!!!!
فــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااات.
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
ممنون عمه ملیح جون
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
ای جانم به تو گل پسر
که انقد اوباهت مردونه داری
اولین نوه پسری خانواده دوستت داریم
شنیدم میخوای بری دشمنای اسلامو بکشی
همه ای دشمنای اسلامو می کشم